به گزارش خبرنگار وسائل، چهارمین نشست از دوره دانش افزایی اساتید علوم عقلی و فقه و اصول و مبلغان دینی حوزه علمیه خراسان در آستانه چهل سالگی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران با عنوان «کارآمدی نظام مبتنی بر ولایت فقیه» پنجشنبه ۴ بهمن در محل مدرسه علمیه سلیمانیه برگزار شد.
دکتر مسعود معینی پور، عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) در بخش نخست این نشست به بیان چندگانه بحرانهای هر نظام سیاسی در جهان و مواجه مدلهای مختلف حکومتی با انواع بحرانها در نظام سیاسی پرداخت؛ بحران هویت، مشروعیت، توزیع، مشارکت و بحران نفوذ به همراه چهرههای عمومی و خصوصی دولتها مورد بررسی قرار گرفت. آنچه در ادامه میخوانید مشروح بخش پایانی این گزارش است.
دکتر معینی پور، در این بخش به تبیین کارآمدی به عنوان ششمین بحران، پرداخت، گفت: دولت در این بیان به معنای مردم، حکومت و سرزمین است؛ دولت، حکومت و جامعه را به طور عام به مثابه یک فرآیند در نظر می گیریم، ورودی همان نیازهای عمومی و مطالبات مردم در بستر ایدئولوژیک و عرصههای فردی و اجتماعی افراد است.
این فرآیند دولت شامل نظام سیاستها، برنامهها، قوانین و اجرا است و خروجی آن پاسخگویی در نظر گرفته می شود؛ این فرآیند در سه حوزه، مطالبات، سیاستگذاری، قانون، اجرا و پاسخگویی است؛ در واقع پاسخگویی کارآمدی تعریف میشود.
تناقضهای نظام مطالبات و مذاق مردمی
پس اگر هر دولت را یک سیستم در نظر بگیریم که از مطالبات شروع میشود و وارد یک حلقه دیگر برای رفع مطالبات میشود که سیاستگذاری، تقنین و برنامه ریزی و اجرا است و بعد از آن نهادها و ساختارها شکل میگیرد و خروجی پاسخگویی است که مطالبات را جواب داده است.
به این موضوع کارآمدی گفته میشود و دولت باید در عرصه کارآمدی در حوزههای مختلف با شناخت مطالبات مردمی و شکل دهی به سیاستها، قوانین، برنامهها و ساختارهای اجرائی به گونهای باشد که منجر به پاسخگویی و برطرف کردن نیازها شود.
البته دولت یک وظیفه دیگری هم دارد مبتنی بر اینکه نظام مطالبه مردمی را چگونه شکل دهد؛ این حلقه مفقوده و نظام مذاقات است که این نظام مطالبات مردمی را چه کسی شکل میدهد؛ این مسأله به عنوان یک کارکرد ویژه مطرح میشود.
چراکه در واقع شکل دهنده نظام مطالبات مردم، مکتب است. رسانه، نظام آموزش و پرورش و روحانیت نهادهایی هستند که متولی تربیت اجتماعی اند؛ این سه بستر مهم عرصه نظام شکل دهی مطالبات مردمی است.
بایستههای کارآمدی
وقتی از کارآمدی صحبت میشود درباره اینکه در برخی از شاخصهای وضعیت جمهوری اسلامی چگونه است، بحث می شود. اینجا چند سؤال درباره حوزه کارآمدی مطرح میشود و نمیتوان درباره کارآمدی بدون توجه به این سؤالات سخن گفت.
باید در نظر داشت وقتی از کارآمدی صحبت میشود با چه سنجه و میزانی کارآمدی بررسی میشود؟ شاخص بررسی کارآمدی چیست؟ مهمترین شاخص، شاخص آرمان و هدف است.
وقتی از کارآمدی صحبت میشود آیا در شاخص آرمانهایی که یک حکومت تشکیل داده شده است، صحبت میشود؟ یا برآمده از اختلاطهای هویتی که بر ما غالب شده، صحبت میشود؟ یا بر اساس مطالبات، نیازها و مذاق جدید صحبت میشود؟
کارآمدی به برآوردن نیازهای مادی و طبیعی تقلیل یافته است
برخی ممکن است که ادعا کنند که ما در حوزه مدیریت و برطرف سازی نیازهای مردم کارآمد نبوده ایم، اما برخی وقتی درباره کارآمدی صحبت میکنند توجه ندارند که کارآمدی براساس یک اهدافی شکل گرفته و دارای مبانی است. امروز کارآمدی به عرصه برطرف کردن نیازهای مادی و طبیعی تقلیل داده شده است در حالی که اساس و مبنای انقلاب اسلامی متفاوت است.
درباره شاخصهای کارآمدی میتوان به مقایسه، نتایج و آثار با امکانات دولت در کشور اشاره کرد؛ وقتی از کارآمدی صحبت میشود آیا با توجه به این موضوع است که کشور در این چهل سال چه امکاناتی در اختیار داشته است و یا چه موانعی در پیش رو داشته است؟
در مقایسه کره جنوبی با ایران این دو کشور در مسیر رشد تقریبا یکی بوده اند، اما ما هنوز نتوانسته ایم صنعت خودروخودمان را پیشرفت دهیم. آیا نظام حاکمیتی و امکاناتی که کره جنوبی با یک نظام ۲۰۰ تا ۳۰۰ ساله در دنیا به آن رسیده است توجه شده است؟ آیا درست است که با نظامی مقایسه شود که این نظام همیشه موانع و تحریمهایی داشته است.
بی توجهی دولتهای متکی به نفت و گاز به سرمایههای اجتماعی
دولتهایی که وابسته به منابع زیرزمینی نفت، گاز و معدن هستند به مرور زمان از سرمایههای اجتماعی و مردمی دور میشوند و تبدیل به دولتهایی میشوند که برطرف کردن نیازهای خصوصی خود و عمومی مردم را برآمده از مشارکتهای مردم در نظام اقتصادی نمیدانند و میگویند ما نفت و گاز داریم و بر روی منابع زیرزمینی متمرکز میشوند.
این بدترین حالت فروپاشی حکومت است؛ حتی تحلیلگران غربی علت فروپاشی دولت پهلوی را تمرکز بر نفت و گاز عنوان کرده اند چرا که از سرمایههای اجتماعی غافل شد.
شاخص سوم در کارآمدی، مقایسه وضعیت نظام جمهوری اسلامی در چهل سالگی با وضعیت کشورهای پیشرفته و همتراز ایران در چهل سالگی است. این مقایسه در کارنامه باید انجام شود و این امر نباید سبب توقف ما بشود و این مقایسه از ویژگیهایی است که در شاخصهای کارآمدی باید مد نظر گرفته شود.
شاخص آخر مقایسه وضع موجود نظام جمهوری ایران با پیش از انقلاب و مقایسه وضعیت حاضر از حیث مکتب، ایدئولوژی، قدرت نظامی، چهره اجبارآلود، امنیت و از حیث چهره عمومی و برطرف کردن نیازهای عمومی مردم و توزیع امکانات و منابع و حتی از حیث چهره خصوصی دولتها این شاخص قابل بررسی است.
از طرفی در حوزه فرهنگ و سیاست باید با دولت قبل مقایسه شود؛ در این کارنامه میتوان گفت که حتی استقلال هویتی ما در بحث کارآمدی قابل تحسین است.
ادبیات انقلاب اسلامی محصول کارآمدی است
انقلاب اسلامی در شرایطی به وجود آمد که دنیا در اوج تحقق نظریههای توسعه در جهان بود که بعد از جنگ جهانی دوم نظام لیبرال دموکراسی غرب به این سمت رفت که جنگ سخت و حضور فیزیکی کارکردی برای دنیا ندارد و باید حضور نظامی کمرنگ شود و مدل زندگی کشورها با آنها همتراز شود.
اگر این چنین شود که دیگر کشورها شبیه آنها فکر و زندگی کنند، مثل این است که بر آن کشور حکومت میشود. نظام اپراطوری به نظام توسعه تبدیل شد و برای آن ادبیات درست کردند و ایران در اوج توانمندی مدرنیسم در جهان تحقق پیدا کرد.
در همان دوران ایران تمدن شرق و غرب را قبول نکرد و جبهه مقاومت را توسعه داد و نتیجه این میشود که این ادبیات نتیجه کارآمدی است که این امر ناظر به قدرت ایدئولوژیک و کارآمدی نظام جمهوری اسلامی است.
ایران با شاخصهای جهانی کارآمد است
انقلاب اسلامی در مقیاس تمدنی در حوزه قدرت کارآمدی خود را تحلیل میکند قدرت ایران با مقیاس منطقهای درون زای تحلیل نمیشود که با شعار تمدنی تحلیل میشود و وقتی ایران با شاخصهای جهانی مقایسه میشود توانمندیها قابل مشاهده است و با شاخصهای جهانی ایران کارآمد است و شاخص علمی پیشرفت کشور در منطقه اول است و قدرت نظامی کشور از میان ۱۳۳ کشور ایران رتبه ۱۳ قدرت نظامی در جهان را دارد.
واقعیت این است که ما سودای یک حکومت بی دردسر را داریم و فکر میکنیم که باید اینگونه باشد که یک چارچوب را علیه نظام جهانی موجود را به دست بگیریم و نظام جدید را بدون دردسر بیاوریم، اما به همان میزان که ما در کشور در حال کارکردن در حوزه عدالت اجتماعی و آزادی فردی و اجتماعی، حوزه پیشرفت علم و مناسک دینی و معارف هستیم.
دنیا برای به چالش کشیدن قدرت ما در حال کار کردن است و از طرف دیگر ما ادعای تمدنی داریم و نگاه ما فقط یک نگاه صرف چهل ساله یا پنجاه ساله نیست بلکه حکومت شکل گرفته است و ما درباره علوم انسانی و شاخصهای آن وقتی صحبت میکنیم به عنوان یکی ازعوامل و شاخصهای توسعه علوم انسانی براساس نظریه درون زا مطرح میشود و اینها نشان دهنده رشد جهانی ما است.
یکی از نقدهایی که به عرصه علوم انسانی است این امر است که عرصههای پسا انقلاب از سوی این علوم کشف نشده است و ما هنوز در بستر تمدنی نظام مدرن پیشینی در حال زندگی کردن هستیم و بسیاری از مسائل ما با تغییر پهلوی عوض نشده است درحالی که با تحولات انقلاب اسلامی این مسألهها باید عوض میشد و ما باید سطح توقع خودمان را با سطح امکانات و موقعیت خودمان احتساب کنیم.
در کارآمدی عینیترین لایه زندگی عمومی مردم است
وقتی نگاه تمدنی به کشورهای ۳۰۰ تا ۴۰۰ ساله میشود نشان دهنده این امر است که این پیشرفت تمدنی به این زودی محقق نمیشود و باید نسلهای مختلف بچرخد و نظریات گوناگون مطرح و چارچوبها طرح و مبانی نقد شود.
یکی از بحثهای جدی در حوزه کارآمدی که تحقق عینی و خارجی پیدا کند این است که مسألههای معرفتی مادر حوزه معارف اسلامی، روایات و قرآن تبدیل به مسألههای اجتماعی شود و تبدیل به محصولات انضمامی بشود که مردم بتوانند از طریق آنها زندگی کنند.
در کارآمدی عینیترین لایه زندگی عمومی مردم است که این کار باید در حوزههای تولید فکر انجام شود و نو به نو نظام معرفتی ما تبدیل به مسأله انضمامی و اجتماعی شود.
کار ویژههای انضمامی و اجتماعی برای عرصههای زندگی
در عرصه کارآمدی هشت عرصه در زندگی داریم که شامل آرایش، پوشش، عبادات، تفریح و اوقات فراغت و مشارکت، کار که چالش نظامهای دنیا بر سرکار است که خروجی آن ثروت است.
آیا در این عرصهها فصل آن رسیده است که مجموعه معارف دینی ما در بستر کلام، اعتقادات، اخلاق و فقه ما به صورت عملی برای این حوزههای زندگی کارویژههای انضمامی و اجتماعی ارائه دهد و سپس از دولت و قوه مجریه مطالبه گری داشته باشد که براساس این امر مدیریت داشته باشد.
از طرفی مواجه ما با مدرنیته مثل یک طفل ناقص الخلقه بود چراکه درکی از مدرنیته نداشتیم و باید نسلی به وجود آید که ادبیات معرفتی آن با نظام متناسب باشد.
در این موارد وقتی رهبر معظم انقلاب از برگشتها و رویشها صحبت میکنند منظور همین نسلی است که معرفت جدید به نظام معرفتی اسلامی پیدا میکند؛ باز اندیشی تاریخی در ایران از کارآمدی نظام ولایت فقیه است چراکه رویشها در نسلی اتفاق می افتد که امام(ره) و جنگ را ندیده است؛ نسل ویرانگر تبدیل به رویشهای انقلاب میشود از همین کارآمدی است./200/241/ح
تهیه و تنظیم: م. حسینی